حاشیه سود از نسبت های هزینه های انجام شده یک کسب و کار برای تولید یک محصول بر درآمدهای حاصل از فروش محصول است که نشان دهنده سود آور بودن و یا مضر بودن کسب و کار دارد. در مورادی با تغییر در استراتژی قیمت گذاری برای رسیذن به بالاترین درآمد نهایی و یا کنترل دقیق هزینه ها می توان حاشیه سود را بالا برد و گامی در جهت پیشرفت و توسعه محصول برداشت. در این مقاله از سایت حسابداری میزان به انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن ها می پردازیم.
در این مقاله می خوانید:
حاشیه سود میزان سودآوری است که برای مشخص شدن درآمد سازمان استفاده می شود. حاشیه سود نشان دهنده سود حاصل از تولید واحد های کالاست. که بعد از فروش و کسر مالیات به دست می آید. شما می توانید با کسر هزینه های نهایی تولید از درآمدهای به دست آمده به حاشیه سود برسید. بنابراین می توان گفت میزان حاشیه سود می تواند مقیاس تولید را تغییر بدهد. میزان سودی که در نهایت عاید شرکت می شود با تغییر در مقیاس تولید تغییر می کند. یک سازمان باید همیشه در نظر داشته باشد چند درصد از فروشش تبدیل به سود شد. حاشیه سود یکی از نکات کلیدی برای ارزیابی ریسک است میزان سودآوری کسب و کارها را نشان می دهد. در برخی موارد با بررسی حاشیه سود مدیران به نتیجه می رسند که تولید را افزایش دهند و یا متوقف سازند. لازم به ذکر است زمانی که هزینه نهایی با درامد نهایی برابر باشد، حاشیه سود برابر صفر است، در ادامه افزایش تولید لزوما درآمد افزایش پیدا نمی کند حتی در بعضی از موارد درآمد می تواند منفی و یا صفر شود . بنابراین به طور کلی می توان حاشیه سود را اینگونه تعریف کرد
تمامی شرکت ها تا زمانی که هزینه نهایی برابر با درآمد نهایی شود تولید را افزایش می دهند. این در زمانی است که حاشیه سود به صفر می رسد. در زمانی که حاشیه سود منفی است ممکن است تصمیماتی در جهت توقف تولید گرفته شود. حاشیه بالای سود نشان دهنده کنترل هزینه ها به درآمد است که این کار مستلزم یک مدیریت کارآمد و استراتژی های درست برای قیمت گذاری است.
مقاله پیشنهادی: راس گیری چک چیست؟
همانطور که اشاره شد برای محاسبه حاشیه سود لازم است، درآمد نهایی که از مقدار فروش بدست می آیدو هزینه های نهایی که در ازای تولید محصول حاصل می شود را بدست آورید و مطابق با فرمول محاسبه حاشیه سود عمل نمایید.
(هزینه نهایی/درآمد نهایی)- 1 = حاشیه سود
مطابق آنچه در بالا می بینید هرچقدر نسبت هزینه به درآمد کاهش پیدا کند می توانیم بیشترین مقدار حاشیه سود را داشته باشیم. در مواردی درآمد افزایش پیدا می کند و هزینه پایین است حاشیه سود بالاتر است. در مواردی که یک شرکت فروش پایین تر دارد و هزینه های خود را پایین نگه داشته است. در این قسمت می توان به اهمیت قیمت گذاری بر محصول هم پی برد. قیمت گذاری در حاشیه سود نقش بسزایی دارد. در مواردی که حاشیه سود به اعداد زیر برسد عملکرد یک کسب و کار را مشخص می کند.
البته با توجه به نوع صنعت مورد فعالیت می تواند حاشیه سود، عملکرد متفاوتی نسبت به بالا را برآورد کند.
در ادامه با انواع حاشیه سود و نحوه محاسبه آن آشنا می شوید. حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص به ترتیب این انواع را نشان می دهد که ما بصورت مختصر هر یک را توضیح می دهیم.
حاشیه سود ناخالص، در ازای دریافت درآمد فروش است و در ازای ان هزینه های مستقیم خدمات محصولات به عنوان هزینه در نظر گرفته می شود. در این حالت حاشیه سود ناخالص حاصل می شود.
هزینه هایی که به طور غیر مستقیم با تولید محصول در ارتباط است، از جمله تبلیغات، بازاریابی و تحقیق و تفحص و .. حاشیه سود عملیاتی است.
بعد از مرحله فوق سود بدهی را پرداخت می‌کند و هرگونه هزینه غیرمعمول یا جریان ورودی غیرمرتبط با کسب‌و‌کار اصلی شرکت را باسود حاشیه‌ای باقی‌مانده قبل از مالیات، اضافه یا کم می‌کند و حاشیه سودِ قبل از مالیات حاصل خواهد شد.
در نهایت مالیات باید پرداخت گردد و حاشیه سود خالص به دست می آید. این حاشیه سود ناشی از درآمد خالص نیز است.
همچنین بخوانید: حسابداری تلفیقی چیست؟
نسبتهای مالی، ابزارهای بسیار مهمی برای تصمیم گیری درباره سرمایه گذاری هستند و بسیاری از سرمایه گذارها می توانند با بررسی نسبت های مهم مالی در سرمایه گذاری، سرنوشت پول خود را به رقم بزنند و براساس این معیارها، به سرمایه گذاری بپردازند. به علاوه، نسبتها، ابزارهای مقایسه بانکها هستند و با استفاده از آنها میتوان سهام یک بانک را با سهام بانک دیگر مقایسه کرد. همچنین می توان از آنها برای مقایسه وضعیت موجود یک بانک با وضعیت آن در قبل و دورههای پیشین بهره برد. روی هم رفته، بکارگیری این نسبت ها باعث میشود که بررسیها از قالب ریالی خارج و به نسبتهای قابل مقایسه تبدیل شوند. در واقع، نسبتهای مالی زبان گویای ارقام موجود در صورتهای مالی بانک هستند که با ایجاد ارتباط معنی دار بین این مطالعات، ناگفتنیهای بسیاری را برای تحلیلگران مالی آشکار میسازند. در شرایط کنونی که بانکها به سمت خصوصی سازی حرکت میکنند و رفته رفته نفوذ دولت در بازارهای مالی کمتر میشود، نیاز به تجزیه وتحلیل وضعیت مالی بانکها هم برای سهامداران و هم برای سپرده گذاران مهم میباشد تا سرمایهگذاران و سپردهگذاران با آگاهی الزم و اطمینان در یک مؤسسه سالم و سودآور سرمایه گذاری کنند و به این طریق، حرکت چرخهای اقتصاد جامعه را به سوی رشد و توسعه تسهیل نمایند.
اهمیت و مزایای حاشیه سود از این جهت است که معیاری برای سنجش عملکرد شرکت است. با حاشیه سود می توان کارآیی تولید را مورد بررسی قرار داد و نقطه سر به سر را مشخص نمود. معیاری برای ارزیابی ریسک و سود آوری شرکت است. شما با نسبت حاشیه سود می توانید ارزیابی از میزان تولید داشته باشید. افزایش هزینه ها و کاهش درآمد می تواند حاشیه سود را به صفر یا عددی منفی برساند که مدیران باید تصمیماتی در جهت تغییر میزان تولی و مدیریت هزینه ها بگیرند.
دانلود PDF مقاله: مفهوم حاشیه سود و اهمیت محاسبه آن برای شرکت ها
ارسال نظر جدید
پیام خود را وارد نمایید تصویر امنیتی را وارد نمایید ایمیل وارد شده صحیح نمی باشد نام و نام خانوادگی خود را وارد نمایید